خورشید دلم بی تو کرده غروب ای مهربون
ناجی دلم بشو با من بمون با من بخون
اون که از بار غم رفتن تو مرده منم
اون که به بارون اشکاش قسم ت داده منم
دل من تو رو میخواد با همه ی خوب و بدت
نشکن این دلو...بیا شکستی هم فدا سرت
تو غروب این همه دلواپسیم رفتی چه زود
تو شکستی قلبمو من موندم و غم و سکوت
خط به خط قافیه ی شعر دلم از تو شده
دل من بی تو دیگه از خودشم خسته شده
چشمای خیسم مثل بارون می باره
دل من بی تو دیگه آروم نداره
میدونی سخته چقد این زندگی بدون تو؟؟
میدونی دلم میخواد باشه فقط کنار تو
تو غروب این همه دلواپسیم رفتی چه زود
این همه سنگ دلی و سردی تو حقم نبود
عسلم دوستت دارم